|
|
تبلیغات
<-Text2->
بازم بی مقدمه بریم سراغ دومار امروز. بدون شک عبارت "شاهزادۀ رؤیاها سوار بر اسب سفید بالدار عشق" را شنیده اید. ما خیال می کردیم چنین صحنه ای را فقط می توان در افسانه ها یافت. نگو که اشتباه می کردیم. شاهزادۀ رؤیاها سوار بر اسب سفید بالدار عشق وجود داره. خوبش هم وجود داره. باور نمی کنید؟ بروید به ادامۀ مطلب.
سلام. دومادهای اسفند ماه هلر هنوز تمام نشده اند. در این بخش دو تا دیگر از دامادها را به شما معرفی می کنیم. بروید به ادامۀ مطلب. سلام. در قسمت پنجم دوماد، رفته ایم سراغ دو دومار خوش تیپ و باحال دیگه. دوستان قدیمی به فاصلۀ دو هفته از هم به سوی آشیانۀ عشق پر گشودند. بازم بی معطلی بریم سراغ عکس ها. بروید به ادامۀ مطلب. در این قسمت دو داماد جذاب دیگر از انبوه دامادهای اسفند ماه هلر را در معرض تماشای علاقه مندان صنعت توریسم قرار می دهیم. باشد که با انتشار عکس رخ ماه ایشان، گردشگران خارجی بیش از پیش به سفر به این جزیرۀ دوماد خیز متمایل شوند. بروید به ادامۀ مطلب در بخش سوم، دو شاه داماد دیگر را با هم مورد ارزیابی و بررسی قرار می دهیم. توضیحات بیشتر در ادامۀ مطلب. به قسمت دوم از سری مطالب دوماد خش هندی. بی مقدمه و بدون تلف کردن بیخودی وقت بریم سراغ اصل مطلب در ادامۀ مطلب. مبارکن ایشاالله. ای الهی که به پای هم پیر بشن. ای خدا بکن که زندگی خوبه وا همدگه شُبَشه. ای که خدا اولاد صالح نصیب شُن بکن. و ... اسفند ماه پارسال، مطابق روال عادی این چند سال، پر بود از عروسی های رنگارنگ. یه روز در میان دوماد وا خانه می شد. آمار عروسی ها از دست ملت در رفته بود. دومادها رگباری یکی پس از دیگری بالهایشان را باز می کردند و پر پر زنان می جکیدند توی دنیای متأهلی. بروید به ادامۀ مطلب. سال ها پیش بود. بهزیستی هلر راه اندازی شد. براش مدیر منصوب کردند. سردرگمی را ازش زدودند. انواع کلاس ها. برگزاری انواع مسابقات. این ها به کنار. مسئولان آنجا را جو گرفت و یهویی صبح از خواب بیدار شدند و تصمیم گرفتند بزنند نشریه راه بیندازند تا با چاپ مقالات روشنگرانۀ خود به زدودن ابهامات هلر بپردازند. بروید به ادامۀ مطلب. برخی از همشهریان ما به ظاهر بویی از عقل و سواد نبرده اند ولی خودشان علامۀ دهرند و کس نافهمه. خود را به گنوغی زده اند اما از نظر اطلاعات عمومی همتا شُنین. صاحب شم پلیسی فوق العاده ای هستند، تیراندازی شان حرف ندارد، مخالف صد در صد رژیمن و تا جا دارد اظهارات نظرهای فلسفی و سیاسی اکنن و در شرایطی که بساط انبساط خاطر ملت را فراهم نموده اند، نوع گویش و شیوۀ صحبت هایشان هر بنده خدایی را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد. بروید به ادامه مطلب. اگر آدمی زاد به حرف های اطرافیان خود، با تمرکزی کمی بیش از حالت عادی توجه کند، به این نکتۀ اساسی پی ابره که زبان یک سیستم ارتباطی فعال و پویا است. کلمات جدید واردش می شوند. کلمات کهنه و کم کاربرد رفته رفته حذف می شوند. ضمناً برخی کلمات در کشاکش دهر معانی خود را از دست ادَن و مثلاً اگر تا پارسال مفهوم مثبتی را می رساندند الان هیچ بعید نین به چیزی شبیه یک فوش ناموسی خواهر و مادر تبدیل شده باشند. بروید به ادامۀ مطلب. های. ما از هر نظر که دچار داغونی و کج و کولگی نباشیم از لحاظ صلۀ رحِم وضعمان خیلی وخیمه. اصلاً نافهمیم ثلۀ رحم وا کمون س انویسن. اطلاعات عمومی عده ای از این واژۀ مهجور و ناآشنا به قدری کم است که یادم هست یه نفری در تعریف این واژه چنین فرمود: صلۀ رحم قسمتی از رحِم زنان است که ... بروید به ادامۀ مطلب. جمعه همه تان شاهد حضور میلیاردی مردم پای صندوق های رأی هَستری. مردم از سر و چَک هم بالا می رفتند تا به هر قیمتی هست خود را به عشق اول و آخرشان، صندوق پر عشوۀ رأی، برسانند و آن چنان رأی هوشمندانه ای توی آن بیندازند که تن ادیسون توی گور بر خود بلرزد، دهان شیطان بزرگ سرویس و بعضی جاهایشان بسوزد. چه رونقی. به به. برگۀ رأی کم آمده بود. صندوق ها پر شده بودند. به زور رأی می چپاندند توی صندوق ها. کسی توی خانه نمانده بود که. همه ریخته بودند بیرون. چه شور و شوقی میان اقشار مختلف مردم وجود داشت. یاالله. که چه خبر بود. بروید به ادامۀ مطلب. این رِشمُن سر دراز داره. دبیرستان عرفان چنان ماجراهایی به خود دیده که شرح وقایع آن حالا حالاها تمام ناوو. تازه این ها وقایع دو سالش بود. در این دو سال اخیر خدا می داند چه حوادثی آنجا رخ داده و ما نبوده ایم و سوژه از دستمان پریده. در این قسمت شرح چند ماجرای دیگر را برایتان می آوریم تا در تاریخ ثبت شده و آیندگان عبرت بگیرند و نیز برای اینکه کار وبلاگ یه وقت خدای نکرده رو زمین نماند. بروید به ادامۀ مطلب. با سلام. دیدیم وبلاگ هلر آنلاین ما در راستای خبررسانی های به موقع خود مدتی است از قافله عقب مانده است و دومادها یکی پس از دیگری از راه می رسند و می روند و پوشش خبری که در خور شأن آنان باشد در کار نیست، بر آن شدیم که عروسی اخیر هلر را تحت پوشش خبری کوتاه خود قرار دهیم. تا ببینیم چه خواهد شد. چوک علی مهیا شادوماد شد. نوع لباس پوشیدن او در مراسم عروسی شایستۀ تقدیر است. مثل مرد نشست و لباس عربی پوشید و دهان استکبار کت و کراواتی را سرویس کرد. انشاالله که خوشبخت بشه. چند عکس در ادامۀ مطلب. قصۀ دجال از زبان پیامبر اسلام (ص) رسول الله (ص) فرمودند: " ما بَین خَلق آدمَ الی قیام ساعة اَمرٌ اکبر من الدجّال " یعنی از زمانی که خداوند بابا آدم را خلق کرده است تا لحظۀ برپایی قیامت، هیچ مسئله و امری بزرگتر از دجال در روی کرۀ زمین وجود ندارد. بزرگترین و خطرناک ترین کاری و امری که روی کرۀ زمین روی می دهد، آمدن دجال است. بروید به ادامۀ مطلب. |
|