خو تو تا همین چند صد سال پیش خالی از سکنه بودی. خشک و خالی. بیابون برهوت. بعدش سالها مستعمره بریتانیا بودی بدبخت. له. گچارده شده. تا حالا حساب کردی قدمت دیار ما چند صد سال بیشتر از توئه؟ هیچ می دونستی ساکنین اولیه هلر چندین قرن پبش، خانه هاشون رو جایی توی قسمت سورغدان و کنار کوه قبرستان ساختند تا به چالوها نزدیک باشن. بعدها کم کم به دریا نزدیک تر شدند و ... قدمت تو چقده نی نی کو؟ دهن سرویست بوی بیسکویت مادر میده هنوز.
شنیدم به لاس وگاس خودت می نازی. راست میگن؟ آخه مگه لاس وگاس هم نازیدن داره پچ پچ؟ اصن خودت یه نگاهی به اسم این شهر کچره بنداز. دو تا فوش توشه. سراپا دشنامه. شنیدم لاس وگاس از مراکز اصلی انجام همه جور فسق و فجوره. حالا تو خیال کردی از این نظر از ما زدی جلو؟ واقعا تو همچین خیال خامی به کله ات زده؟ کور خوندی جناب. تو یه سر برو لب دریا، نرسیده به خور و درختای حرا ... غروب و شب بری بهتره. روت کم میشه. ببینی اونجاها چه خبرایی میشه، دهن سرویست کپه میشه می ریزه پایین. کلا فلد.
 غروبا، چراغا، میشه روشن پا دریا/ عاشقا، مث گا، میرن از خونه اونجا/ دخترا، پسرا، تب عشق تو صداشون/ همه جا یه صدا، صدای خنده هاشون.
و قاطی با صدای خنده هاشون، صدای صحبت کردناشون با گوشی هم هست. البته ناگفته پیداست، توی ترانه بالا منظور از دخترا، برخی دخترا و منظور از پسرا، پسرای درگهانی مد نظر شاعر بوده است.
آمریکا جون، به لاس وگاست نناز که عددی نیست. اونجا لاأقل دختر پسرا تو روز روشن و با آگاهی والدین هر کاری میخان می کنن. پدر و مادر می دونن دخترشون با کی می پلکه و ... اگه سفارشی، نکته ای، آموزشی باشه بهش یادآوری میکنن. اینجا چی؟ همه چی یواشکی و پنهانی. والدین چه می دونن دخترشون با کی ارتباط داره، چه ارتباطاتی داره، تو ذهنش چه می گذره. اصن با چند نفر ارتباط داره. از هیچی خبر ندارن که بعد بیان سفارش یا نصیحت یا راهنمایی بکنن. تازه اگه جریان رو بدونن با کتک برخورد می کنن نه نصیحت. خو معلومه هیچ دختری ارتباطاتشو افشا نمی کنه. همه چی در خفا. پس آمریکا جون دیدی که اینجا قضیه حادتر و خطرناک تره. برو ببین توی مغازه وسط شهر چه عملیات تروریستی فجیعی روی دختره ی بنگال صورت گرفته. دختره بچه اس. توی لاس وگاس شما به بچه های نونهال هم یاد میدن ارتباطشون رو چجوری کنترل کنن. اما این طرفا چی؟ "ولش کن بابا، خودش بزرگ که بشه همه چی رو می فهمه" اینه منطق اینجا. مردکه زن و بچه داره دور زن بیوه می زنه. زنکه شوهر و بچه داره، دوست پسر داره ۶ تا.
خوب دیدی که از این نظر اگه از شما جلو نزده باشیم، لاأقل کم نمواردی. ما تو صحنه هستیم و پا پس نمی کشیم چوکلک.    

 آمریکا جون ... هی به خودت می نازی که کشور آزادی هستی و از قاره های مختلف، قومیت ها و ملیت های گوناگون می تونن بیان اونجا، شهروند بشن و حقوق شهروندی عادی داشته باشن. یعنی مثل یه شهروند رسمی آمریکایی زندگی کنن. تو واقعا خیال کردی زدی جلو؟ نه واقعا تصور می کنی خبریه؟ نخیر هم. اینجا چنان قومیت ها و ملیت های مختلف و متنوع قاطی پاتی دارن با هم دارن زندگی می کنن که بیا و ببین و لذت ببر. از خنج و اوز و لار بگیر تا بلوچ و ترک و شمالی و کرد و انواع سرحدی ها با درصد سهاری گوناگون اومدن ساکن شدن مث آدم دارن زندگیشون رو می کنن. ازبکستانی هم داریم برات. هندی هم وارد کردیم. از اینا بگذر. بیا ببین چه می کنه این پتان. رختی مث موروک و پشه. از اقصی نقاط افغانستان فرهنگشان را گذاشتن روی کول خودشان و تشریف تمیز و معطرشان را آورده اند اینجا. خیلی هم راحت و آزاد.

تو اومدی پیش من از آسمان خراش های سر به فلک کشیده خودت دم می زنی؟ بی سواد. دلت خوشه ها. تو از شهرهای بزرگ و مدرنت میگی، من می خندم. تو توی نیویورک هزاران آسمان خراش بساز ... خو ما هم بلدیم. برو ببین پشت دفتر شورا پتان چه ساختمانی آورده بالا. برو محله لب دریا. هر روز دارن ساختمون می سازن. اینا هیچ. برو ببین موزن چه خبره. ساخت و ساز به اون میگن، نه به ساخت و ساز شما. شما که امکاناتش رو دارید، مسئله زمین و زیر آوردن خانه و تخریب خودسرانه و کامل خونه بغل دستی اصن مطرح نین پی شما. اینجا اولا مگه بهت زمین و جا میدن؟ برو خودتو بکش. بابای خودت رو در بیار ... سالها دوندگی کن و مصالح بخر خدا می دونه چنده قیمتش بعد ساخت و ساز رو شروع کن ... هیچ تضمینی نیست که خانه ات را درسته پایین نیارن. مخصوصا تو موزن. حسود زیاده. با تموم این اوصاف برو ببین موزن چه خبره. مردی بیا تو این اوضاع ما ساختمون بساز. تو نیوجرسی داری؟ ما هم موزن رو داریم. اصن موزن نیست که. موزن جرسیه. یه بار برو سمبوسه و دوغ ببر با خودت بری کوه موزن. از صد بار سر کشیدن مشروب توی بارهای نیوجرسی بیشتر حال میده. باور ناکنی نکن. به درک. تو به سان فرانسیسکو می نازی. با اون آدمای شوت. اینجا یه سمری هست کلی باصفا و آباد. سمر نگو بگو سان سمرسیسکو. توی حوض مرحوم مهمو نرفتی. یعنه همه تون خسر الدنیایی بخدا. یک بار پریدن تو اون حوض ده سال جوونت می کنه. یه دنیای دیگریه اصن. یک دنگ کنگ مردسینگ خوردی تا حالا؟ اونم مستقیم از نخل بچینی و بخوری تازه ی تازه؟ همچین فرصتی داشتین تا حالا؟ واقعا دلم برات می سوزه. برو سمر چنان کنگ هایی هست ... اصن دوای هر درده. واکسن هر مرضه. تو که از اینا نداری محروم بیچاره. تو چه می دونی چه صفایی هست توی کنگ و کولی خشک.
تو به مریلند خودت بناز، ما یه کودلی داریم که شما هزار سال هم کار و سازندگی کنید نمی تونید مثل اونو بسازید. سرزمین اسراره واسه خودش. چنان جن های بامرامی داره که نگو. اصن نگو کودلی، بگو کودلی لند. از شیکاگو دم می زنی؟ از دالاس تکزاس دم می زنی؟ ویرجینیا کیلویی چند؟ آریزوناتو جم کن بابا. شما تا حالا اسم حرا رو شنیدی؟ می دونی چیه اصن؟ بدبخت بیچاره، بیا ببین اینجا از چپ و راست حرا زده بیرون برو توش چهم موروتا بازی کن.

می دونی کدوم کارت منو مریض کرده؟ همین که ما رو برگ گرم زنگی فرض کرده ای. خو پیش مغ، خو تفتوک خنزی، چرا با قضیه منطقی و منصفانه برخورد نمی کنی؟ مطمئن باش این کارو بکنی دستات به نشانه تسلیم میره بالا.
از آمار معتادها و دائم الخمرها و الکلی های خودت میگی به من؟ خجالت نمی کشی؟ خو تو همه چیزو آزاد، ول کرده ای مثل علف خرس واسه همه. هر جا بری مایعات و مشروبات مختلف هست. بیشتر از آب. که برو جون خو دخه بشو راحت. ولی ما اینجا حتی برای تأمین آب معمولی کلی دردسر داریم. دیگه چه برسه به مشروبات. تو بگرد یه سیگار فروشی تو هلر پیدا کن. هیچ مغازه ای سیگار نمی فروشه. پ سیگار پیدا نمی کنی. رکورد زده. یه سیگار خشک و خالی هم میخای بخری باید بری سر فلکه. البته یه میوه فروشی یه مدت قاچاقی سیگار می فروخت که اونم ور افتاد. توی شهری با این وضع. محیط مذهبی، همه جا ریخته جماعتی و شیخ و مسجدی. اینا حتی با طرز نگاه و طرز راه رفتنشون امر به معروف و نهی از منکر می کنن. از نگاهشون نصیحت می باره. با وجود این همه محدودیت بیا بشمار چند درصد از جوونا و میان سالها معتادن. درصد بگیر تا چشمات در بیاد. ما توی همچون فضایی چنین رکوردی زده ایم. و گر نه اگه وضع مسکرات و مخدرات مثل طرف شما بود الان اوضاع ما ... اولئک الذین لعنهم الله فاصمهم و اعمی ابصارهم... شده بود.

ها راستی تو یکی خفه. حرف نزن کولی کچره. تو که گندم های خودتو اخته می کنی بعد صادر می کنی، که بقیه گندمتو نتونن بکارن و روی فروش گندمت تأثیر منفی نذاره. یعنه بشین سر جات بلند هم نشو ها. اصن سرتو بگیر بزن به زمین کولی سهار. ما داریم حلوا تهیه می کنیم، حلکه ای تهیه می کنیم ... هر کی از هر کجای دیگه هم بیاد راهنمایی و دستورالعمل تصویری دقیق و رایگان هم بهش میدیم خودش بره خونه تهیه کنه. مث تو خسیس نیستیم مردار لاشی. حلوا بخرن و نوش جان کنن، بعد از روی دستورالعمل، خودشون درست کنن و دست پخت خودشان را بخورند ببینند کدوم خوشمزه تره.

تو اقتصادت رو چی می چرخه؟‎ ‎فوقش چند تا کالا و صنعت رو اسم می بری. ما یک سر و گردن ازت زدیم بالا آمو جان. اینجا ... می فروشن مث بز. پررونق ترین تجارت ماست. چطور تو مغازه ها پفک می فروشن؟ به همون راحتی ... می فروشن برات در عرض ۲ ثانیه معامله تموم شد رفت و کلی هم پول رد و بدل شد. کجایی تو. برو کشکتو بساب.

از آمار جرم و قتل و جنایتت حرف نزن باهام. اونجا با اسلحه گرم آدم می کشن. با روشهای عادی و پیش پا افتاده مرتکب قتل میشن و آخرش یه ردی چیزی پیدا میشه دلیل مرگ و قاتل و ... اینا همه معلوم میشه. اینجا نه، یه جوری می کشن و جسدو می اندازن کنار کوه که عمرا نمی فهمی چه‌جوری کشته شده. کی قاتله رو که دیگه کلا فراموش کن.
یه دانشگاه آزاد داریم از صد تا دانشگاه هایی که شما توی " امریکن پای" نشون میدادی خفن تره. از توی کلاس پیداست پشت شمشادها دارن لب و لوچه از هم می گیرن مث خر. دست دادن دختر پسرا که کلا عادیه. الان دو روز همو نبینن روبوسی هم می کنن. یا پسره از دست دختره ناراحت شده بود، دختره رفته بغلش کرده، ماچش کرده تا از دلش در بیاره. این ظاهرشه. وقتی ظاهر کار اینه باطنش رو خودتون بفهمید. چنان با هم گرم گرفته اند که انگار نه تنها زن و شوهرند که دو تا بچه هم دارن. بری کنار کوه ریخته شرت زنانه مثل ... چی بگم.

پ دیگه نبینم زر اضافه بزنی ها. پنج هیچ باختی رفت. هنوز ضعیفی. ریز می بینمت، یا اصن نمی بینمت. برو بگو بزرگترت بیاد کوچولو. به قول شاعر؛
تو کی هستی که به من زور میگی/
به چه حقی تو به من حرفای ناجور میگی/ هیچی نیستی اصلا از اولشم چیزی نبودی / واسه این حرفا کوچیکی، واسه این جور کارا زودی.